جنبههای فصلی ، نژادی و تاثیرات آن بر بچه دهی
شکی نیست که فصل در تولید مثل و بچه دهی کلنیهای زنبور عسل مهمترین نقش را دارد.
از مشاهدات و تجربیات مختلف چنین استنباط میشود که بچههایی که در فصل بهار در اردیبهشت و خرداد تولید میشوند عسل کافی ذخیره کرده و جمعیت کافی برای گذراندن موفق زمستان تولید میکند ولی بچههایی که در تابستان تولید شوند معمولاً ضعیف و کم جمعیت بوده و در زمستان به همین دلیل تلف میشوند.
برای پیشگیری از خروج بچه طبیعی از کندو، ایجاد دود، سر و صدا و اضطراب، پاشیدن دایمی آب و بخار فنل روشهای مناسبی نیستند و در این گونه موارد دیده شده است که بچه به یکباره و با هم خارج نشده و بعد از تأخیری چند ساعته خارج گردیده است. بنابراین زنبوردار باید تلاش نماید تا قبل از اینکه کلنی تصمیم به بچه دادن بگیرد از وقوع آن جلوگیری کند.
در رابطه با جنبههای نژادی بچه دادن باید گفت که تولید بچه دقیقاً به خصوصیات ژنتیکی نژادهای زنبور عسل بستگی دارد. آب و هوا و شرایط محیطی از جمله میزان بارندگی، درجه حرارت محیط، زمان گلدهی و غیره در نواحی مختلف متفاوت است و زنبورهای هر ناحیهای بسته به این شرایط اختلافهای رفتاری دارند که این اختلافات مشخصات ثابت نژادها را تشکیل میدهند.
تولید مثل در زنبورعسل فقط از طریق بچهدادن طبیعی یا مصنوعی صورت میگیرد، نشانههای بچهدادن از نژادی تا نژاد دیگر و از منطقهای تا منطقه دیگر متفاوت است. بعضی از نژادها از نظر صفت بچه دهیب از نژادهای دیگر مستعدترند و تصور میشود که ساخت تعداد زیادی سلول ملکه یا شاخون نشانه ای از علاقه بیشتر کلنی به بچهدادن باشد.
در جریان بچه دهی کندو تقریبا نیمی از جمعیت کندو همراه ملکه خارج شده و برای یافتن لانهای مناسب موقتاً در محلی مثل روی شاخه درختان، تیر چراغ برق، روی دیوار و غیره متمرکز میشوند.
برای گرفتن بچه دهی طبیعی در بهارکه خارج از کنترل زنبوردار از کندو خارج میشوند و از قدیم الایام در زنبورستانها مرسوم میباشد بهترین راه گذاشتن کندوهای کوچک یا کندوهای طعمه تنه درختی در محوطه زنبورستان و اطراف آن و یا آویزان کردن کندوهای حصیری از درختها و یا بوتههای زنبورستان است.
با این روش بچه هایی که به دور از کنترل زنبوردار از کندوها خارج شده و به دنبال لانه جدید میگردند اکثراً گرفته شده و بعد از مدتی در کندوهای معمولی مستقر میشوند، البته تعداد زیادی از بچههای طبیعی نیز از دسترس زنبوردار خارج شده و زنبورستان را به مقصدی نامعلوم ترک میکند.
در این روش زنبورهای پیشاهنگ که دنبال محلی مناسب برای بچه میگردند به طرف کندوی طعمه آمده و در اطراف آن پرواز میکند و سپس در صورت انتخاب آن بر روی آن نشسته و ملکه نیز به آنها میپیوندد و اگر کندوی طعمه آویزان باشد خوشهای را در قسمت بیرونی کف آن تشکیل میدهند.
سپس با رفتن پیشاهنگان به داخل آن وضعیت آن را بررسی کرده و حجم آن را اندازهگیری میکند و در صورت مناسب بودن و انتخاب آن به تدریج به داخل آن وارد شده و کلنی جدیدی را تشکیل میدهند.
یکی از روشهای بسیار معمول و مشهور پیشگیری از بچه دادن کلنی روش دی ماری است. برای این کار ابتدا تمام شان های موجود در کندو مورد بررسی قرار گرفته و تمام سلولهای ملکه ساخته شده را باید خراب نمود. سپس شانهای کندو را خارج نموده و فقط یک شان که حاوی ملکه و زنبورهای روی آن است در وسط کندو گذاشته و بقیه فضای آن را با شانهای خالی پر نمایید.
روی این بدنه یک شبکه ملکه قرار داده و روی آن یک یا دو طبقه حاوی شانهای خالی قرار دهید. بقیه شانهای کلنی را که حاوی نوزادان و زنبورهای روی آن است در داخل طبقه دیگری قرار داده و روی قسمت فوقانی کندوی مورد نظر قرار دهید. این کلنی تمام زنبورهای خود را داراست با این تفاوت که ملکه در طبقه اول با فضای کافی برای تخمریزی محبوس شده و نوزادان در طبقه فوقانی واقع شدهاند و فاصله ای بین ملکه و نوزادان قبلی وجود دارد.
در حدود ۱۰ روز بعد مجدداً شانهای طبقه فوقانی را بررسی کرده و در صورتی که سلول ملکه ساخته شده است از بین ببرید. در مدت ۲۱ روز از شروع این کار تمام نوزادان طبقه فوقانی متولد شده و فضای خالی نیز برای ذخیره سازی عسل به کار برده میشود. ضمناً در بدنه اصلی کندو نوزادان جدیدی پرورش داده میشوند (کیل و همکاران، ۱۹۵۷) با اجرای این روش معمولاً بچه کندو تولید نخواهد شد.
علاوه بر نکات فوق الذکر باید توجه داشت که چون تولید بچه کندو اساساً غریزی و ژنتیکی است باید حتیالامکان از نژادهایی استفاده شود که ذاتاً تمایل زیادی به تولید بیچه دهی نداشته باشند.
برای پیشگیری از یچه دهی زیاد نژادهایی که ذاتاً تمایل زیادی به تولید بچه کندو دارند بهترین کار اصلاحنژاد ژنتیکی و حذف تدریجی ژنهای مربوطه میباشد. یکی از روشهای دیگر پیشگیری از وقوع بچه طبیعی در کلنیهایی که دارای ملکه مسن باشند تعویض ملکه کلنی میباشد به این صورت که وقتی که یک کلنی پرجمعیت و قوی بوده و در موقعیتی مناسب باشد قبل از اینکه تصمیم به بچهدادن بگیرد میتوان با معرفی ملکهای جوان و بارور، از بچهدادن کلنی جلوگیری کرد.
بنابراین با توجه به موارد ذکر شده تصور میرود که بهترین روش برای پیشگیری از وقوع بچه طبیعی بکارگرفتن روشهای صحیح مدیریتی در زنبورستان میباشد.
به این صورت که در اوایل بهار با مساعد شدن هوا و قوی شدن کلنیها زنبوردار باید در بازدید اولیه کلنیهایی را که جمعیت خوبی داشته و دارای چندین قاب شفیره جوان و پیر بوده و ملکه جوان و تخمریز دارد جدا نموده و بطور مرتب تحت نظر داشته باشد.
در این موقع تولید کننده باید سیاست مدیریتی زنبورستان خود را مشخص نماید که آیا میخواهد عسل تولید کند و یا تعداد کندوهای خود را افزایش دهد و یا از چه درصدی از کندوهای خود عسل و از چه درصدی بچه تولید کند.
بنابراین با بازدید مرتب کندوها قبل از اینکه تب بچهدادن بگیرند کندوهایی که جمعیتشان به حد تقسیم رسیده و دارای ۶-۵ قاب شفیره سربسته میباشند؛ اگر سیاست در مورد آن کندوها تولید عسل باشد، طبقه به رویشان اضافه کرده و فضای آنها را افزایش میدهند تا کلنی بتواند فضای بالا را به ذخیره عسل اختصاص داده و ملکه در قابهای کندو تخمریزی نماید و یا اگر سیاست بچهگیری باشد با رعایت اصول صحیح گرفتن بچه مصنوعی، از کندوهای فوق بچه مصنوعی گرفته و به این صورت از وقوع پدیده بچهطبیعی پیشگیری نماید.
بعضی مواقع نیز احتمال دارد چندین بچه ضعیف از یک کندو خارج شده و از طرفی سبب متلاشی شدن کلنی مادر و از طرف دیگر خود نیز به علت ضعیف و کم جمعیت بودن در زمستان تلف شوند.
منبع :شادروان داوود جواهری